ضرب المثل های با حرف(ف)
ایوب نژاداحمدی | يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ب.ظ
- «فحش رو که بندازی رو زمین ،صاحبش خودش اونو برمیداره میزنه زیر بغلش»
- «فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان// آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست؟» ناصرخسرو
- «فرزند بیادب مثل انگشت ششمه، اگر ببری درد داره، اگر هم نبری زشته.»
- «فرزند عزیز نور دیده// از دبه کسی ضرر ندیده»
- «فرزند کسی نمیکند فرزندی// گر طوق طلا به گردنش بربندی»
- «فرزند عزیز دردونه، یا دنگه یا دیونه.»
- «فرشش زمینه، لحافش آسمون.»
- «فرش، فرش قالی، ظرف، ظرف مس، دین، دین محمد.»
- «فضول را به جهنم بردند گفت: هیزمش تره.»
- «فقیر، در جهنم نشستهاست.»
- «فکر نان کن که خربزه آبه.»
- «فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه.»
- «فلک فلک، بهمه دادی منقل، به ما ندادی یک کلک.»
- «فواره چون بلند شود سرنگون شود.»
- «فیل خوابی میبیند و فیلبان خوابی.»
- «فیلش یاد هندوستان کرده.»
- «فیل و فنجان.»
- «فیل زندهاش صدتومنه، مردهاش هم صدتومنه.»
- ۹۲/۱۱/۱۳