ضرب المثل های با حرف(د)
ایوب نژاداحمدی | جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۰ ق.ظ
- «دادن به دیوانگی گرفتن به عاقلی.»
- «دارندگیست و برازندگی.»
- «داری طرب کن، نداری طلب کن.»
- «داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حسابه.»
- «دانا گوشت میخورد نادان چغندر.»
- «دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه// هر دو جانسوز است اما این کجا و آن کجا»
- «دایه از مادر مهربانتر را باید پستان برید.»
- «دختر، تخم ترتیزک است.»
- «دختر تنبل، مادر کدبانو را دوست داره.»
- «دختر میخواهی مامش را ببین، کرباس میخواهی پهناش را ببین.»
- «دختر همسایه هر چه چلتر برای ما بهتر.»
- «دختری که مادرش تعریف بکنه برای آقادائیش خوبه.»
- «درازی شاهخانم به پهنای ماهخانم در.»
- «در بیابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام.»
- «در بیابان لنگه کفشکهنه، نعمت خداست.»
- «در جنگ، حلوا تقسیم نمیکنند.»
- «در جوانی مستی، در پیری سستی، پس کی خدا پرستی؟»
- «در جهان هرکس که دارد نان مفت// میتواند حرفهای خوب گفت»
- «در جیبش را تار عنکبوت گرفتهاست.»
- «در چهل سالگی طنبور میآموزد در گور استاد خواهد شد.»
- «در خانهات را ببند همسایه تو دزد نکن.»
- «در خانه اگر کس است یکحرف بس است.»
- «در خانه بیعارهها نقاره میزنند.»
- «در خانه مور، شبنمی طوفانست.»
- «در خانه هرچه، مهمان هرکه.»
- «درخت پربار، سنگ میخوره.»
- «درخت کاهلی بارش گرسنگی است.»
- «درخت کج جز به آتش راست نمیشه.»
- «درخت گردکان بهاین بزرگی، درخت خربزه اللهاکبر.»
- «درخت هر چه بارش بیشتر شود، افتادهتر شود.»
- «درد دل خودم کم بود، اینهم غرغر همسایه.»
- «درد، کوه کوه میاد، مومو میره.»
- «در دروازه را میشه بست، اما در دهن مردمو نمیشه بست.»
- «در دنیا همیشه به یک پاشنه نمیچرخه.»
- «در دنیا یه خوبی میمونه یه بدی.»
- «در دیزی وازه، حیای گربه کجا رفته.»
- «در زمستان، الو، به از پلوه.»
- «در زمستان یه جل بهتر از یه دسته گل.»
- «درزی در کوزه افتاد.»
- «در زیر این گنبد آبنوسی، یکجا عزاست یکجا عروسی.»
- «درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی// جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را» نظیری نیشابوری
- «در شهر کورها یه چشمی پادشاست.»
- «در شهر نیسواران باید سوار نی شد.»
- «در عفو لذتیست که در انتقام نیست.»
- «در کف هریک اگر شمعی بدی// اختلاف از گفتشان بیرون شدی» مولوی
- «در مجلس خود راه مده همچو منی را// کافسردهدل افسرده کند انجمنی را»
- «درم داران عالم را کرم نیست// کریمان را بدست اندر درم نیست» سعدی
- «در مسجده، نه کندنیست نه سوزوندنی.»
- «در نمک ریختن توی دیگ باید به مرد پشت کرد.»
- «درویش از ده رانده، ادعای کدخدایی کند.»
- «درویش مومیایی، هی میگی و نمیایی.»
- «درویش را گفتند: در دکانتو ببند دهنشو هم گذاشت.»
- «در، همیشه به یک پاشنه نمیگرده.»
- «در هفت آسمان یک ستاره نداره.»
- «دزد، آب گرون میخوره.»
- «دزد بازار آشفته میخواهد.»
- «دزد باش و مرد باش.»
- «دزد به یک راه میرود، صاحب مال به هزار راه.»
- «دزد حاضر و بز حاضر.»
- «دزد نگرفته پادشاهه .»
- «دزد ناشی به کاهدون میزنه.»
- «دزدی آنهم شلغم؟»
- «دزدی که نسیم را بدزدد دزد است.»
- «دست از سر کچل ما بردار.»
- «دست به دنبک هر کی بزنی صدا میده.»
- «دست بریده قدر دست بریده را میدونه.»
- «دست بشکند در آستین، سر بشکند درکلاه.»
- «دست بیچاره چون بجان نرسد// چاره جز پیرهن دریدن نیست» سعدی
- «دست بیهنر کفچه گدائیست.»
- «دست پشت سر نداره.»
- «دست پیش را گرفته که پس نیفته.»
- «دستت چربه، بمال سرت.»
- «دستت چو نمیرسد به بیبی// دریاب کنیز مطبخی را»
- «دستت چو نمیرسد به کوکو، خشکه پلو را فرو کو.»
- «دستتنگی بدتر از دلتنگی است.»
- «دست خالی برای تو سر زدن خوبه.»
- «دست در کاسه و مشت در پیشانی.»
- «دست، دست را میشناسه.»
- «دست دکاندار تلخ است.»
- «دست راست را از چپ نمیشناسه.»
- «دستش به خر نمیرسه پالانش را میزند.»
- «دستش به دم گاو بند شده.»
- «دستش به عرب و عجم بند شدهاست.»
- «دستش به دهنش میرسه.»
- «دستش در کیسه خلیفهاست.»
- «دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف بو میده.»
- «دستش را به کمرش گرفته که از بیگی نیفته.»
- «دستش شیرهایست یا دستش چسبناک است.»
- «دستش را توی حنا گذاشت.»
- «دستش را توی پوست گردو گذاشت.»
- «دست شکسته به کار میره، دل شکسته بکار نمیره.»
- «دست شکسته وبال گردنه.»
- «دستش نمک نداره.»
- «دست کار دلو نمیکنه و دل کار دستو نمیکنه.»
- «دستش کجه.»
- «دست که بسیار شد برکت کم میشود.»
- «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.» (پای ما لنگ است و منزل بس دراز) حافظ
- «دست ننت درد نکنه.»
- «دست و روت را بشور منم بخور.»
- «دست و رویش را با آب مردهشور خانه شستهاست.»
- «دسته گل به آب داده.»
- «دستی را که حاکم ببره خون نداره یا دیه نداره.»
- «دستی را که نمیتوان برید باید بوسید.»
- «دشمنان در زندان با هم دوست شوند.»
- «دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد.» (دانی که چه گفت زال با رستم گرد...) سعدی
- «دعا خانه صاحبش را میشناسد.»
- «دعا کن الفبا بمیره یا دعا کن بابات بمیره» ((...وگرنه معلم بسیار است.))
- «دعوا سر لحاف ملانصرالدین بود.»
- «دلاکها که بیکار میشوند سر هم را میتراشند.»
- «دل بیغم دراین عالم نباشد// اگر باشد بنیآدم نباشد»
- «دل سفره نیست که آدم پیش هرکس باز کنه.»
- «دلش درو طاقچه نداره.»
- «دلم خوشه زن بگم اگر چه کمتر از سگم.»
- «دلو همیشه از چاه درست در نمیاد.»
- «دماغش را بگیری جانش در میاد.»
- «دم خروس از جیبش پیداست.»
- «دمش را توی خمره زدهاست.»
- «دندون اسب پیشکشی را نمیشمارند.»
- «دنیا دمش درازه.»
- «دنیا جای آزمایش است، نه جای آسایش.»
- «دنیا، دار مکافاته.»
- «دنیا را آب ببره او را خواب میبره.»
- «دنیا را هر طور بگیری میگذره.»
- «دنیایش مثل آخرت یزیده.»
- «دنیا محل گذره.»
- «دو تا در را پهلوی هم میگذارند برای اینست که به درد هم برسند.»
- «دوتا گاو رو کنار هم ببندی ، همرنگ نشن هم خم میشن.»
- «دو خروسبچه از یک مرغ پیدا میشوند، یکی ترکی میخونه یکی فارسی.»
- «دود از کنده بلند میشه.»
- «دود، روزنه خودشو پیدا میکنه.»
- «دو دستماله میرقصه.»
- «دور اول و بدمستی؟»
- «دور دور میرزا جلاله، یک زن به دو شوهر حلاله.»
- «دوری و دوستی.»
- «دوست همهکس، دوست هیچکس نیست.»
- «دوستی به دوستی در، جو بیار زردآلو ببر.»
- «دوستی دوستی از سرت میکنند پوستی؟»
- «دوصد گفته چو نیم کردار نیست.» (برزگی سراسر بهگفتار نیست...) فردوسی
- «دو صد من استخوان باید که صدمن بار بردارد.»
- «دوغ در خانه ترش است.»
- «دوغ و دوشاب در نظرش یکیست.»
- «دو قرت و نیمش باقیه.»
- «دو قرص نان اگر از گندم است و گر از جو// دوتای جامه اگر کهنهاست و گر از نو// چهارگوشه دیوار خود بهخاطر جمع// که کس نگوید از اینجا بخیز و آنجا رو// هزار مرتبه بهتر بنزد ابن یمین// زفر مملکت کیقباد و کیخسرو» ابن یمین
- «ده انگشت را خدا برابر نیافریده.»
- «ده، برای کدخدا خوبه و برادرش.»
- «ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.» سعدی
- «دهنش آستر داره.»
- «دهنش چاک و بست نداره.»
- «دهنش لقّه.»
- «دهن مردم را نمیشود بست.»
- «دهنه جیبش را تار عنکبوت گرفته.»
- «دیده میبینه، دل میخواد.»
- «دیر آمده زود میخواد بره.»
- «دیر زائیده زود میخواد بزرگ کنه.»
- «دیشب همه شب کمچه زدی کو حلوا؟»
- «دیگ به دیگ میگه روت سیاه، سه پایه میگه صل علی.»
- «دیگ به دیگ میگه کونت سیاه.»
- «دیگران کاشتند ما خوردیم، ما میکاریم دیگران بخورند.»
- «دیگ ملا نصرالدین است.»
- «دیگی که واسه ما نمیجوشه سر سگ توش بجوشه.»
- «دیوار حاشا بلنده.»
- «دیوار موش داره، موش هم گوش داره.»
- «دیواری از دیوار ما کوتاهتر ندیده.»
- «دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید.»
- ۹۲/۱۱/۱۱