ضرب المثل های فارسی حرف ( آ )
ایوب نژاداحمدی | جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۲۰ ب.ظ
- «آب از دستش نمیچکه.»
- «آب از سرچشمه گلآلوده.»
- «آب از آب تکان نمیخوره.»
- «آب از سرش گذشتهاست.»
- «آب از آب تکان نخورد.»
- «آب پاکی را روی دستش ریخت.»
- «آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم. یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.»
- «آب را گلآلود میکنه که ماهی بگیره.»
- «آب را باید از سرچشمه بست.»
- «آب زیر پوستش افتاده.»
- «آب که یه جا بمونه، میگنده.»
- «آبکش رو نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری.»
- «آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع ـ چه یک نی چه صد نی.»
- «آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب.»
- «آب که سر بالا میره، قورباغه ابوعطا میخونه.
- «آب گر بر باد رود باران است.»
- «آب نمیبینه و گرنه شناگر قابلیه.»
- «آبی از او گرم نمیشه.»
- «آتش که گرفت، خشک و تر میسوزد.»
- «آخر شاه منشی، کاهکشی است.»
- «آخوندنباتی یعنی کشک»
- «آخوند نباشد درد و غم»
- «آدم، آ هست و دم.»
- «آدم از کوچکی بزرگ میشود.»
- «آدم بد حساب، دوبار میده.»
- «آدم بهکیسهاش نگاه میکند.»
- «آدم پول پیدا میکند، پول، آدم را پیدا نمیکند.»
- «آدم تنبل، عقل چهل وزیر داره.»
- «آدم خودش بمیرد هوادارش نمیرد.»
- «آدم خوش معامله، شریک مال مردمه.»
- «آدم دانا به نیشتر نزند مشت.»
- «آدم دست پاچه، کار را دوبار میکنه.»
- «آدم دست پاچه دوبار میشاشه.»
- «آدم زنده، زندگی میخواد.»
- «آدم زنده وکیل وصی نمیخواد.»
- «آدم گدا، اینهمه ادا؟»
- «آدم گرسنه، خواب نان سنگک میبینه.»
- «آدم گرسنه، یاد پلوی عروسیش میافته.»
- «آدم ناشی، سرنا را از سر گشادش میزنه.»
- «آردها مونو بیختیم، الکها مونو آویختیم.» (آرد خود را بیختیم، آردبیز را آویختیم.)
- «آرزو بر جوانان عیب نیست.»
- «آستین نو، پلو بخور.»
- «آسوده کسی که خر نداره// از کاه و جوش خبر نداره.»
- «آسیاب به نوبت.»
- «آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه.»
- «آشپز که دوتا شد، آش یا شوره یا بینمک.» (آشپز که دوتا شد ،آش یا شور میشه یا بینمک.)
- «آش با جاش.»
- «آش نخورده و دهن سوخته.»
- «آش اینجا لواش اینجا کجا برم به از اینجا.»
- «آش کشک خالهته؛ بخوری پاته، نخوری پاته.»
- «آفتابه خرج لحیمه.»
- «آفتابه لگن هفت دست، ولی شام و ناهار هیچی.»
- «آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار میکنند، اما قیمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم میشه.»
- «آمدم ثواب کنم، کباب شدم.»
- «آمد زیر ابروشو برداره، چشمش را کور کرد.»
- «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا.» شهریار
- «آنان که غنیترند، محتاجترند.» ~ سعدی
- «آنچه دلم خواست نه آن شد// آنچه خدا خواست همان شد.»
- «آنرا که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟»
- «آنقدر بارکن که بکِشد، نه آنقدر که بکُشد.»
- «آنقدر بایست، تا علف زیر پات سبز بشه.»
- «آنقدر سمن هست، که یاسمن توش گمه.»
- «آنقدر مار خورده که افعی شده.»
- «آن ممه را لولو برد.»
- «آنوقت که جیکجیک مستانت بود، یاد زمستانت نبود؟»
- «آن یکی میگفت اشتر را که هی// از کجا میآیی ای فرخندهپی// گفت: از حمام گرم کوی تو// گفت: خود پیداست از زانوی تو.»
- «آواز دهل شنیدن از دور خوشه.»
- «آه نداشت که با ناله سودا کند.» [۱]
- ۹۲/۱۱/۰۴